جدول جو
جدول جو

معنی گرد و خاک کردن - جستجوی لغت در جدول جو

گرد و خاک کردن
گرد و غبار برپا کردن، گرد برانگیختن
تصویری از گرد و خاک کردن
تصویر گرد و خاک کردن
فرهنگ فارسی عمید
گرد و خاک کردن
(زَ کَ دَ)
غبار کردن. گرد افشاندن، مجازاً برآشفتن. سخن به درشتی گفتن. غضبناک شدن
لغت نامه دهخدا
گرد و خاک کردن
((گَ دُ. کَ دَ))
جار و جنجال به راه انداختن، قشقرق راه انداختن
تصویری از گرد و خاک کردن
تصویر گرد و خاک کردن
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از گردو خاک کردن
تصویر گردو خاک کردن
غبار کردن گرد افشاندن، برآشفتن بدرشتی سخن گفتن غضبناک شدن
فرهنگ لغت هوشیار